شما اینجا هستید

Block title
Block content

"از مردان نامی شهر و متخلص به اخلاق حسنه و انسانی بود، مسلمانی باتقوا و نسبت به دوستان و آشنایان مصاحب و مشاوری بی نظیر و صدیق بود، مدیری لایق و مبتكر و از كارشناسان برجسته و صاحب نظر هنر صنعت فرش بود، او یكی از پایه گذاران اصلی شركت و كارخانه سیمان كرمان بود و از این طریق توانست خدمات برجسته و مهمی به پیشرفت اقتصاد شهر كرمان بنماید.


شيخ ابوالقاسم هرندی

نام نیكی گر بماند زآدمی به كز او ماند سرای زرنگار
انجام یك كار نیك در هر سال، روش زنده یاد هرندی بود كه پسرش اینك از او پیروی می‌كند و فرزندان را نیز به ادامه كار تشویق می‌كند تا این نیكوكاری اساسی در خاندان هرندی باقی بماند.


آدمی گهگاهی گذرگهی می‌جوید و از آن برای پیشرفت خود استفاده می‌كند. رخ دادن این اتفاقات می‌تواند در زندگی بسیار نادر باشد، مهم انسان است كه از این موقعیت ها استفاده كند و از آن برای تعالی خود سود جوید. تصور كنید شما در زادگاهتان به دنیا بیایید، در شهری دیگر تحصیل كنید و در یكی دیگر مشغول به كار شوید. دورنما و تصور این موضوع عجیب و دور از ذهن است چه برسد به اینكه عملی شود. اما یك نفر كه پشتكار داشته، توانسته به این مهم دست یابد.


نصرت اله نوربخش فرزند جواد در سال 1331 در كرمان به دنیا آمد. دوران تحصیلات عمومی را با اخذ دیپلم ریاضی از دبیرستان امام (پهلوی سابق) كرمان در خرداد 1349 به پایان رساند و تحصیلات عالی را با قبولی در رشته بیمه های بازرگانی با گرایش اقتصاد آغاز كرد و به عنوان یكی از اولین دانشجویان دانشكده بیمه تهران بود.


محمد نخعی نژاد

زمانی که در شرایط سخت قرار داریم، از زندگی چیزی فراتر می‌خواهیم؛ توانایی هایمان را باور داریم و خودمان را شایسته موفقیت بهتر می‌دانیم. اما می‌بینیم هنوز در نقطه صفر قرار گرفته‌ایم و تصور می‌کنیم دستیابی به آرزوها و اثبات باور جوهر وجودیمان محال است و می‌گوییم این مال قصه ها است که انسانی از هیچ به همه جا و از خاک به افلاک می‌رسد، این امید در واقعیت شکل نمی‌پذیرد اما کافی است سرگذشت زندگی مردی را مرور کنیم که در این شهر، شاید در همسایگی ما رفت و آمد دارد و ما بی خبریم که حکایت او، از هر واقعیتی، واقعی تر است.


46 سال سن، از او یك فرد پخته و سرد و گرم چشیده روزگار را ساخته است. او دیگر به مال و مكنت دنیا فكر نمی‌كند و حواس خود را بر رضایت ارباب رجوع و كارگرانش معطوف كرده است: "سال 1361 كه از سربازی بازگشتم ظرفیت كارخانه 10 تن ولی سهمیه ما 7 تن بود، ما از همان روز اول بنای توسعه كارخانه را داشتیم چون نیاز استان و شهرستان بود و تغییر سیستم كارخانه از سیستم چكشی به سیستم والسی باید به وجود می‌آمد كه هم از لحاظ بهداشتی و كیفیت مهم بود."