نام نیكی گر بماند زآدمی به كز او ماند سرای زرنگار
انجام یك كار نیك در هر سال، روش زنده یاد هرندی بود كه پسرش اینك از او پیروی میكند و فرزندان را نیز به ادامه كار تشویق میكند تا این نیكوكاری اساسی در خاندان هرندی باقی بماند.
به راستی اگر "مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم هرندی" را بنیانگذار صنعت جدید در جنوب شرقی ایران بخوانیم، سخنی به گزاف نگفتهایم. چون تا زمانی كه در منطقه جنوب شرقی ایران برق وجود نداشت، صنعتی پا نمیگرفت و صنایع نوین كه نیاز به برق داشت به وجود نمیآمد، كه زنده یاد با احداث كارخانه برق هرندی در شهر كرمان، بنیانگذار صنایع در جنوب شرقی ایران شد. به همین دلیل هم تا آن تاریخ كارخانهای در این منطقه به وجود نیامده بود و این نخستین كارخانه برق صنعتی كه مولد برق یا صنعت ما در صنایع بود، به همت زنده یاد هرندی پا گرفت.
لازم به یادآوری است منطقه جنوب شرقی ایران به خصوص استان كرمان از دیر باز یكی از مراكز مهم صنعتی ایران به شمار میرفت. پارچههای بافت كرمان كه معروف ترین آن "شال" و "قالی" بود، نه تنها در سراسر ایران خریدار داشت كه این تولیدات ارزشمند به سراسر دنیا نیز صادر میشد. با توجه به آب و هوای خشك كویری، مردم سخت كوش و هنرمند منطقه طی قرنها از سخت گیری و بی لطفی طبیعت آموخته بودند با استفاده از مقدار كمیپشم و نخ كه در محل بافت میشد و با استفاده از رنگ های طبیعی كه انار دانه و پوست پیاز و امثال آن در محل فراهم بود، زیباترین و پر دوام ترین فرش و پارچه را بافته در اختیار مردم ایران و جهان قرار دهند.
متاسفانه با ورود پارچههای بافت ماشین یا تولیدات صنایع پارچه بافی از اروپا به ایران صنعت قدیمی و ارزشمند شال و به طور كلی پارچه بافی تنها صنعت فرش برای مردم منطقه باقی ماند و بیشماری انسان بیگناه و هنرمند بیكار شدند. متاسفانه كسی هم به فكر نیفتاد شال معروف كرمان را كه پشم و كرك محلی آن كم نظیر و دوام آن زبانزد خاص و عام بود، با استفاده از ماشین آلات كه تازه در دنیا پیدا شده و وارد كردن آنها میسر بود و از طرفی نمونه برداری از آنها ساده مینمود جلوی نابودی این صنعت دیر پا را بگیرد و زیربنای صنعت پارچه سازی شود.
به همین دلیل با تعطیلی صنعت شال بافی و به طور كلی پارچه بافی، فقر و بیكاری در جنوب شرقی بیداد میكرد و تنها راه برون رفت از این بن بست ایجاد صنعت مادر و تولید همان شال و پارچه ها با استفاده از ماشین آلات جدید بود كه آن هم نیاز به برق داشت. كاری كه متاسفانه دولت در راه تولید برق پیش قدم نمیشد و صاحبان سرمایه نیز حاضر نبودند در این راه پر خطر اقدام نمایند.
سرانجام پس از تحولاتی كه در شئون مختلف كشور ایجاد شد حاج شیخ ابوالقاسم هرندی آن مرد خود ساخته و آزاده كه طی چندین سال تلاش خستگی ناپذیر در شهر كرمان در رشته بازرگانی داخلی و خارجی و نیز امور كشاورزی توفیق بسیار به دست آورده بود، قدم به میدان صنعت گذاشت. او با ایجاد كارخانه برق كرمان نخستین كارخانه برق صنعتی زیربنای صنایع جدید را در منطقه جنوب شرقی بنیانگذاری كرد كه نام نیك این مرد آزاده و خود ساخته برای همیشه بدین عنوان در تاریخ ایران و منطقه ثبت خواهد بود و كوششهای ثمربخشی كه داشت به یقین هرگز از یاد نخواهد رفت.
"حاج شیخ ابوالقاسم هرندی" زاده شهر یزد است كه سال 1291 هجری شمسی از یزد به كرمان مهاجرت كرد و خاندان هرندی با سكونت آن مرحوم در كرمان پا گرفت. مردم كرمان با توجه به لهجه مرحوم هرندی و این كه خود و اجدادش در یزد زندگی كرده بودند، آنها را یزدی میخواندند ولی معدودی هم میان نام خانوادگی هرندی و هرند اصفهان رابطهای قائل بودند. مرحوم هرندی مردی خود ساخته بود و اتكاء به نفس داشت، هرگز نامیاز اجدادش به میان نیاورد و كسی نمیدانست خاندانش اغلب ثروتمند و در زمره علمای برجسته زمان خود بودهاند و تنها عدهای از خویشان و خواص و نزدیكان اطلاعات محدودی در این زمینه داشتند.
حقیقت این است كه مؤسس نامیخاندان بسیار بزرگ و قدیمی هرندی كه در قرن نهم هجری قمری میزیسته، بنیانگذار سلسله "پیر جمالیه" است كه قطب زمان و عارف بزرگی بوده است. مولانا "پیر جمال الدین محمد اردستانی" معروف به "پیر جمالی" طریقتی بدین نام به وجود آورده و بعد از او هم نام آورانی از این خاندان نظیر "حكیم مولانا محمدصادق اردستانی"، "حكیم ملامحمد شفیع اردستانی"، "آیت الله شیخ مهدی پاشنه طلای یزدی" در دوران خود به عنوانی شهره بودهاند.
خلاصه این كه منشاء خاندان بزرگ هرندی از اردستان در استان اصفهان است و تنها اثر باقی مانده از این خاندان بزرگ در منطقه اردستان "بقعه پیر مرتضی" است كه در عین حال مقبره "پیر جمالی اردستانی" عارف معروف قرن نهم هجری است.
"شیخ محمد مهدی" معروف به "پاشنه طلا" كه مقیم یزد بوده جد خاندان هرندی در یزد و كرمان است. او یكی از سه پسر "ملا محمد صادق اردستانی" معروف به "پلوی" است كه از اجله علما و فلاسفه معاصر "شاه سلطان حسین صفوی" بوده و مشرب تصوف داشته كه به دستور "ملا محمد باقر مجلسی" از شهر اصفهان نفی بلد شده است. از فرزندان "ملا محمد صادق اردستانی" یكی در اردستان باقی مانده ولی با توجه به موقعیت شهر كوچك اردستان و دانش و اندوختهای كه دیگر برادران داشتند، یكی به اصفهان كوچ كردهاند و "آیت ا... پاشنه طلا" به یزد مهاجرت نموده است. احتمال دادهاند كه آن مرد بزرگ كفشی میپوشیدند كه "پاشنه طلا" شهرت داشته و به همین دلیل خانواده ایشان هم به نام "پاشنه طلائی ها" كه در یزد معروف شدهاند.
از "آیت ا... شیخ محمد مهدی پاشنه طلا یزدی" كه میان فضلا و علمای شهر یزد شهرت، احترام و موقعیت خاصی داشته، چهار پسر باقی مانده كه كوچكترین آنها "محمد اسماعیل" معروف به "میرزا آقا" بوده. "میرزا آقا" نیز تنها یك پسر و یك دختر داشته كه پسرش "مرحوم شیخ ابوالقاسم هرندی" از یزد به كرمان مهاجرت كرده با انتخاب نام خانوادگی "هرندی" خاندان هرندی را در یزد و كرمان بنیاد گذاشته است.
مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم هرندی سال 1273 هجری خورشیدی در یزد متولد شد و چون در خانوادهای اهل علم پرورش یافته بود، به تحصیلات متداول آن زمان پرداخت و دروس معروف به مقدمات و سطح را به پایان برد و به قولی دوره خارج را هم طی نمود و به مقام اجتهاد رسید. او همزمان مدتی هم به تحصیل در مدارس تازه تاسیس بعد از مشروطیت مشغول بود ولی بعد از مرگ زودهنگام پدر در حالی كه 18 سال بیشتر نداشت، به كرمان مهاجرت كرد. او كه انسانی تیزهوش و با فراست بود و علاقهای خاص به كار تجارت داشت، در شهر كرمان به این كار مشغول شد.
"مرحوم هرندی"در مدتی كوتاه با توجه به دانش و هوش و در عین حال صداقت و درستی و ارتباطاتی كه با اصفهان و یزد داشت، موفقیت قابل توجهی به دست آورد و مورد اعتماد و احترام مردم و به خصوص بازاریهای كرمان قرار گرفت. او به تدریج بازرگانی را توسعه داده و از اعتبار ویژهای كه داشت برای صادرات و واردات بهره برد و در مدتی كوتاه نماینده انحصاری فروش اجناس ساخت دولت اتحاد جماهیر شوروی در جنوب شرقی شد. تا آنجا كه همه نیازهای مردم نظیر قماش و قند و نفت و دیگر اقلام را وارد ایران میكرد و در اختیار مردم جنوب شرقی قرار میداد.
مرحوم هرندی نه تنها در كار صنعت پیش قدم بود بلكه در امور زراعت و تجارت و امور خیریه گوی سبقت را برده بود، همان طور كه اشاره شد به كار كشاورزی عشق میورزید و در آن عرصه نیز از مردان موفق بود. او در كرمان و جیرفت به كار كشاورزی مشغول بود و در منطقه رفسنجان در زمره پایه گذاران كشت درخت پسته بر پایه اصول باغداری به شمار میرفت كه خوشبختانه آثار خدمات او در همه زمینه ها موجود است. هر چند كارخانه برق كرمان با ملی شدن صنعت برق به دولت واگذار شد و كارخانه ریسندگی خورشید كرمان هم پس از سی و چند سال تعطیل گردید، خوشبختانه بنای تاریخی هر دو موجود است كه سالن كارخانه خورشید به كتابخانه ملی تبدیل شده كه ساختمان آن چون نگینی ارزشمند میدرخشد. امید است بنای كارخانه برق هم به عنوان موزه برق یا موزه صنایع كرمان مورد استفاده قرار گیرد.
مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم هرندی هرگز گرد كارهای دولتی نگشت هر چند همیشه به عنوان شخص اول و مرد برجسته و صاحب نفوذ كرمان و جنوب شرقی ایران مورد مشورت دولت مردان در كرمان و تهران بود. او از این موقعیت به عنوان رابط مردم و دولت بهره برداری میكرد و تا حد توان از بار ظلم و تعدی ماموران بد دولت میكاست. به همین دلیل خانه او مركز تجمع گرفتارانی بود كه اغلب قبل از طلوع آفتاب به خانهاش میرفتند و ضمن صرف صبحانه درد دلشان را مطرح میساختند و او نیز بعد از ساعتی برای انجام كارهای مردم به راه میافتاد و اغلب هم موفق بود.
مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم هرندی با همه نفوذ و اقتدار و موقعیتی كه در میان مقامات استان كرمان و اغلب رجال و زمامداران تهران داشت و مشكل گشای دولت بود برای كسب مشاغل اجتماعی و سیاسی برای فرزندان خویش هم هرگز تلاش نكرد و تنها فرزند پسرش "آقا مهدی هرندی" را كه تحصیل كرده و دنیا دیده و مورد علاقه پدر بود به ادامه خدمات كشاورزی و صنعتی ترغیب نمود.
خوشبختانه آقای مهدی هرندی پس از مدتی تلاش ثمربخش در كار كشاورزی به ویژه در منطقه رفسنجان چند واحد كشاورزی نوین در كنار باغات و املاك پدر ایجاد كرد. وی پس از مدتی كوتاه توانست یكی از بزرگترین تشكیلات صنعتی را به نام گروه صنعتی برك تاسیس كند. او طی چند سال موفق شد شش كارخانه مدرن در همه زمینه های نساجی اعم از نخی و پشمی و بافت فرش تاسیس كند و هزاران كارگر را به كار بگمارد كه عبارتند از: شركت پشم باقی ایران برك، شركت ایران پوپلین، شركت پشم بافی توس، شركت فرش گیلان، شركت پارس نیت و شركت لباس دوزی شمال.
علاوه بر آن دهها فروشگاه برك هم در سراسر ایران ایجاد شد كه محصولات تولید شده در كارخانجات متعدد و موفق برك را بدون واسطه به مردم ایران عرضه میكردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی برابر تصویب نامه هیئت وزیران این كارخانجات در اختیار دولت قرار گرفت كه هنوز هم ادامه دارد.
مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم هرندی علاوه بر صفات نیكی كه داشت و به بخشی از آن اشاره شد همیشه در انجام كار خیر و نیك پیش قدم و پیش گام بود و اغلب كوشش میكرد نامی از او به میان نیاید. به همین دلیل حضور او را در همه مجامع عمومی نظیر اتاق بازرگانی- كه سالها رئیس آن بود- هیات مدیره پرورشگاه یتیمان صنعتی و دیگر محافل اجتماعی و خیریه بود. او بدون تظاهر و اغلب بی اطلاع نزدیكان و فرزندان خویش افرادی را در ادامه زندگی یا انجام تحصیلات یاری میداد و پس از بازنشستگی در یك مصاحبه مطبوعاتی اعلام داشت كه خود را متعهد ساخته هر سال یك كار نیك انجام دهد كه الحق به وعده خویش هم وفا كرد.
از كارهای نیك مرحوم هرندی آنچه را كه همگان میدانند عبارت است از بنای شیرخوارگاه كرمان برای نگهداری اطفال و نوزادان بی سرپرست، خرید دو خانه مسكونی واقع در حاشیه مسجد جامع كرمان و تخریب بنای آنها و ایجاد بنای كتابخانه هرندی در زمین خانه های یاد شده و وقف آن بر آستان قدس رضوی با اهدای بیشماری كتابهای ارزشمند شخصی كه خوشبختانه غنی ترین كتابخانه مورد استقبال مردم است كه گروه كثیری از آن بهره میبرند. همچنین خرید و اهدای زمین برای بنای مدارس مختلف و درمانگاه.
مرحوم هرندی سرانجام باغ وسیع شخصی خود را با ساختمان خانه مسكونی خویش -كه جنبه تاریخی هم داشت- در خیابان فردوسی برای ایجاد موزه به سازمان میراث فرهنگی واگذار كرد كه امروز بهترین نقطه شهر كرمان است و علاوه بر موزه بناهای متعدد فرهنگی و هنری در بخشی از زمین باغ ایجاد شده است.
خوشبختانه تنها فرزند ذكور آن مرحوم آقای مهدی هرندی با كمك فرزند جوان و تحصیل كردهاش آقای علی هرندی ابتدا به تاسیس شركت پرداخت و سپس كارخانه تولید مواد دارویی وتاك را در سیرجان احداث نمود كه مشغول كار است.
آقای مهدی هرندی پس از ایجاد كارخانه دارویی و كسب درآمد اعلام داشت راه پدر را در انجام هر سال یك كار نیك دنبال خواهد كرد و خدمات اجتماعی و نیكوكاری او را دنبال خواهد نمود. وی علاوه بر كارهای نیكی كه انجام میدهد و به زبان نمیآورد طی چند سال توفیق انجام این خدمات را داشته است:
1- كمك اساسی برای بنای دانشگاه الهیات تهران
2- بنای مفصل و زیبای بخش مجهز سوانح سوختگی در بیمارستان شفای كرمان كه در سال 1380 خورشیدی توسط استاندار كرمان افتتاح شد و نامبرده از خدمات و به خصوص نیكوكاری كاری مرحوم هرندی و فرزندش آقای مهدی هرندی تجلیل كرد.
3- بنای مفصل و مجهز مركز طب هستهای بیمارستان شفا كرمان كه توسط وزیر بهداشت و درمان در سال 1385 گشایش یافت و رئیس بیمارستان شفا از حسن نیت و گذشت و خدمات آقای مهدی هرندی به گرمی قدردانی كرد.
علاوه بر این همه آقای مهدی هرندی در نظر دارد یك فرهنگسرای بزرگ در رفسنجان بنا كند، در كرمان بخش اطفال بیمارستان شفا را احداث و بنای آنرا بسازد، كتابخانه شماره دو هرندی را در مجتمع فرهنگی و باغ موزه هرندی بنا و دایر سازد و همچنین كتابخانه فعلی هرندی در جوار مسجد جامع را تعمیر و توسعه دهد.
از آنجا كه مقبره "مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم هرندی" در مدخل كتابخانه او در حاشیه مسجد جامع واقع شده همه روزه هزاران نفر از او به نیكی یاد میكنند و برای شادی روحش فاتحه میخوانند كه به راستی بزرگ مرد خدمتگذار و خیرخواه بود. روحش شاد و روانش آزاد باد كه فرزندی نیكوكار و خیرخواه هم در دامن خود پرورده است كه نام نیك او را زنده نگاه خواهد داشت و به یقین او این امانت را به فرزندانش خواهد سپرد تا به خوبی آن را پاس بدارند.
شما اینجا هستید
تبهای اولیه
Block content
دیدگاهها