شما اینجا هستید

تب‌های اولیه

Block title
Block content

زنده ياد محمدعلي ياسايي

"از مردان نامی شهر و متخلص به اخلاق حسنه و انسانی بود، مسلمانی باتقوا و نسبت به دوستان و آشنایان مصاحب و مشاوری بی نظیر و صدیق بود، مدیری لایق و مبتكر و از كارشناسان برجسته و صاحب نظر هنر صنعت فرش بود، او یكی از پایه گذاران اصلی شركت و كارخانه سیمان كرمان بود و از این طریق توانست خدمات برجسته و مهمی به پیشرفت اقتصاد شهر كرمان بنماید. در امور سیاسی و اقتصادی صاحب نظر بود، خدمات آن مرحوم در زمان تصدی شهرداری بر همه آشكار و با امكاناتی كه داشت كارها با سرعت و درایت خاص و با كمال پاكی و بی نظیری انجام می‌شد، نسبت به همه همانند كسان و نزدیكانش رئوف و مهربان بوده و از هیچ گونه كمك و همراهی درباره آنان دریغ نمی‌ورزید، وی سالهای متمادی از اعضای فعال و موثر اتاق بازرگانی و صنایع و معادن كرمان بوده و خدمات شایسته در این رهگذر به همشهریان خود نمود، خدایش رحمت كند."
این یادداشتی بود كه مرحوم علی ارجمند كرمانی كه در آن زمان ریاست اتاق بازرگانی و صنایع و معادن كرمان را برعهده داشت در زمان فوت مرحوم یاسائی منتشر كرد. محمدعلی یاسائی در پنجم آذرماه 1356 به علت عارضه قلبی به رحمت خدا رفت و خانواده، آشنایان و دوستانش را در اندوهی بزرگ قرار داد، اگر چه خودش به سعادت ابدی و لقاا... پیوست.
یاسائی فرزند دوم مرحوم حاج حسین یاسائی به سال 1284 در كرمان به دنیا آمد. حاج حسین دارای دو فرزند پسر بود. پسر بزرگ علی یاسائی- دنبال تحصیل علم و دانش رفت و پس از اتمام تحصیلات آن زمان دنبال تدریس و نویسندگی و پسر دوم- محمدعلی یاسائی- از سن 4 سالگی كسب و كار را شروع كرد و در ابتدا در مغازه و كارگاه پدرش مشغول شد.
پدرش كارگاه رنگرزی پشم و ریس داشت و به كار تجارت آن نیز مشغول بود. صادرات كالاهایش را از طریق هند انجام می‌داد، در جنگ جهانی اول به علت نپرداختن بدهی توسط بدهكاران و در راه ماندن و معطل ماندن كالاها در بین راه و از بین رفتن و گم شدن آنها، یاسائی پدر ورشكسته می‌شود.
محمدعلی، زمانی كه در طفولیت شروع به كار كرد به قدری كوچك بود كه برای ایستادن در كنار منبع رنگرزی یا به قول آن زمان پاتیل، به اجبار از چهارپایه استفاده می‌كرد.
او هنگامی كه می‌خواست به مدرسه برود خجالت می‌كشید چون دستهای كوچكش رنگی بود. این بود كه دوران مدرسه او دو سال بیشتر طول نكشید، اما هوش و استعداد او، وی را به سوی فعالیت قالی بافی سوق داد.
در سال 1317 پدرش بدرود حیات گفت و محمدعلی تا مدتها سرپرست و قیم خواهرانش بود. ثمره ازدواج محمدعلی یاسائی در سال 1326، 5 فرزند است. یاسائی تا مدتها شهردار كرمان بود در حالی كه حقوق نمی‌گرفت چون بر این عقیده بود كه بودجه شهرداری كم است و كارهای زیادی برای انجام دادن باقی مانده است و جائی برای حقوق شهردار وجود ندارد، او شبانه روز در شهرداری كار می‌كرد.
انجمن حمایت از زندانیان را حمایت می‌كرد، عضو انجمن بهداری آن زمان بود، از دیگر سمتهای او عبارتند از: "معاون اتاق بازرگانی استان كرمان و نماینده این اتاق در هیئت حل اختلاف كمیسیون های اداری، عضو شورای آموزش و پرورش، از موسسین شركت سیمرغ واحد كرمان و شركت سیمان كرمان بود و چند سال بدون هیچگونه چشم داشت در تاسیس و راه اندازی آنها فعالیت كرد."
در زمینه كشاورزی نیز فعالیتهای زیادی انجام داد، "در بالای سرآسیاب نرسیده به ده بالا، قنات الله آباد را آباد كرد و آنجا مدرسه‌ای را ساخت و بطور مجانی به آموزش و پرورش واگذار كرد و مدتها سپاه دانش آنجا بود. این مدرسه هم خانه و مسكن سپاهی بود و هم كلاس درس به اندازه كافی داشت."
یاسائی با دوستان و كارگران خود با مهربانی رفتار می‌كرد، در منزل مسكونی‌اش همه ساله 6 روز روضه خوانی داشت و نذری می‌داد. در یك زمان نیز مجبور شد منزل شخصی‌اش را كارگاه قالی بافی كند. مردم كرمان یاد و خاطره او را از یاد نخواهند برد، روحش شاد.

زنده ياد محمدعلي ياسايي

دیدگاه‌ها