محمود صنعتی متولد 1332 در كرمان است. تحصیلات ابتدایی را در حالی در بندر عباس گذراند كه پدرش مسئول كارخانه شیلات بندر عباس بود. او سپس تحصیلات دوره راهنمایی و متوسطه را در كرمان تمام كرد و در سال 1351 به دانشكده پلی تكنیك (صنعتی امیر كبیر) تهران وارد شد و چهار سال بعد فارغ التحصیلی خود را جشن گرفت در حالی كه او حالا یك مهندس نساجی و پلیمر بود. البته او در زمان دانشجویی اش نیز ابتكار جالبی كرد كه برای اولین بار در كشور انجام میشد. "در دوران دانشجویی من، الیاف مصنوعی از ضایعات سلولزی تهیه میشد كه من در آن مقطع برای اولین بار در ایران الیاف مصنوعی را در آزمایشگاه به روش ریسندگی تولید كردم."
صنعتی در مورد اینكه چطور به صنعت روی آورد میگوید: "كار من نخستین كاری بود كه مدركی قابل پذیرش در دانشگاههای خارج از كشور بود و از دانشگاههای لیدز و منچستر تقدیر شد. فعالیتم را در سازمان گسترش و نوسازی صنایع در سال 55 در پروژه كارخانه بافت بلوچ در ایرانشهر شروع كردم و دوران سربازی را نیز آنجا بودم. در نیمه دوم سال 59 در كرمان فعالیت خود را شروع كردم و یك واحد كوچك ریسندگی تاسیس كردم. در سال 61 به عنوان مدیر عامل شركت تعاونی مجتمع صنعتی شهید باهنر انتخاب شدم، كه تاكنون نیز ادامه دارد. در هیات مدیره شركت های مختلف صنعتی و تجاری فعالیت داشتم. با همكاری گروهی كه بودیم اقدام به طراحی و احداث چند واحد صنعتی در كرمان و اقدام به تاسیس صنایع نساجی كردیم. طرح های مختلفی را تا سال 72 در مجتمع صنعتی انجام دادیم. بنیان گذار خیلی از طرح های صنعتی بودم، از جمله تولید كنستانتره گریپ فوروت، تولید كاغذ كرافت از ضایعات درخت خرما، شركت صنایع لاستیك كرمان، لاستیك سیرجان، شركت نقش سازی گلباف،(صنایع غذایی جنوب شرق)، شركت نساجی بافته های كرمان، كارخانه روكش و تصفیه كرك در بافت كه تنها كارخانه شستشو دهنده و ضد عفونی كننده الیاف كرك و پشم در ایران است."
نام صنعتی برای محمود صنعتی بسیار با مسما مینماید. صنعتی در مورد صنعت نساجی یا صنایع دیگر عقاید خاص خود را دارد:"در یك مقطع دولت اعلام كرد كه به ازای صادرات یك دلار كالای نساجی 10 سنت پاداش صادراتی میدهیم. در آن مقطع كه من در كار نساجی بودم، خریداران خارجی اعلام كردند كه شما باید یك تخفیف 30 تا 50 درصدی بدهید. ببینید استراتژی صنعت را باید صنعتگران، تولیدكنندگان و دانشگاهیان بریزند و این به صورت تخصصی باشد نه تشریفاتی. جایگاه بخش خصوصی باید مشخص باشد. حسب دستور مقام معظم رهبری در بازبینی اصل 44، باید از مدیران بخش خصوصی بیشتر دعوت شود متاسفانه 70 درصد صنایع ما دولتی و بعضا واحدهای صنعتی كوچك هم زیر مجموعه دولت هستند. خوب باید به سمت خصوصی شدن پیش برویم. دولت نباید نظارت را با عاملیت اشتباه بگیرد. سپردن كار به بخش خصوصی شاید در كوتاه مدت اثر نداشته باشد اما در بلند مدت اثر خود را خواهد گذاشت. قبل از انقلاب همه كشور را مهندسان خارجی فرا گرفته بود اما به بركت انقلاب، اكنون با خود باوری و خود اتكایی كه وجود دارد هیچ وابستگی به خارج وجود ندارد، باید قوانین ساختاری را اصلاح كنیم. مراكز صنعتی و تحقیقاتی را توسعه دهیم. البته تولیدكنندگان هم در این صورت كیفیت كارشان را بالا میبرند و این خود احساس رقابت ایجاد میكند."
اگر باز هم زمان به عقب برگردد او دست از كار صنعتی برنخواهد داشت چرا كه او یك عاشق است، عشق صنعت: "من فكر میكنم یك صنعتگر باید عاشق كارش باشد، اگر عاشق صنعت نباشد وارد این كار نشود، صنعت شب و روز نمیشناسد، صنعتگر پشتوانه مالی و سرمایه در گردش لازم دارد و باید توان مالی خوبی داشته باشد كه در جزر و مدهای قوانین دولتی ضربه نخورد، دنبال صنعتی برود كه مواد اولیهاش در كشور وجود داشته باشد."
به عقیده محمود صنعتی در دو صنعت باید بیشتر سرمایه گذاری شود:" صنایع وابسته به نفت كه در كلوپ جهانی اقتصاد كشورها به صنایع زیر مجموعه نفت بیش از پیش شده است، در صنایع زیر مجموعه معدن كه پتانسیل خوبی نیز در استان كرمان وجود دارد."
عشق به كار مهم است اما مشكلاتی هم محمود صنعتی را در راه صنعت نساجی و كارش آزار داده است: "در سالهای 63 به بعد كه پروژهها اجرا میشد موانع اقتصادی وجود داشت. یك گروه مشكلات عام و گروه دیگر تخصصی است. لباس و صنعت نساجی سهل الوصول ترین كالایی است كه به صورت قاچاق میتوان آن را وارد كرد، صنعت پوشاك و البسه نیاز به تنوع مد و طرح دارد، الان این مقوله تا حدودی مناسب تر شده، از نظر كیفیت تولید بالا است، نرخ سرمایه گذاری در صنعت نساجی بالا است. مشكلات عام نیز عدم استراتژی عام در صنعت است. استراتژی صنعتی باید هم آكادمیك و هم اجرایی باشد. در سال 82 استراتژی صنعتی كه دانشگاه صنعتی شریف آن را تدوین كرد مثمر ثمر نبود. سازمانهایی كه تاثیر پذیر هستند زیر نظر وزارت صنایع نیستند."
او در آخر صحبت هایش را با چند پیشنهاد به پایان میرساند: "نرخ بهره بانكی بالاست، قانون كار باید بازنگری شود، الان استاد كار نداریم، تثبیت نرخ ارز هم خیلی به صنعتگران ضربه زده است. ما نظارت كلی بر واردات نداریم. كالاهای قاچاق را باید معدوم كنند. از نوآوریها حمایت كنیم. درآمد سرانه مملكت خیلی پایین است برای هر كالایی كه تولید شود باید خریدار داشته باشیم. متاسفانه مردم به آن صورت توان خرید ندارند كه این، مشكل خاص خود را ایجاد میكند."
شما اینجا هستید
تبهای اولیه
Block content
دیدگاهها