"هیچ كاری غیر ممكن نیست، فقط تلاش و كوشش میخواهد." او این جمله را با تمام وجودش میگوید.
سید محمد ابراهیمی در سوم اسفند ماه 1325 در جیرفت به دنیا آمد، پس از گذراندن تحصیلات ابتدائی از سال 1348 به كرمان آمده و دیپلمش را در رشته ریاضی و فیزیك اخذ میكند و بعد از این راهی خدمت مقدس سربازی میشود.
در زمان سربازی نیز او از درس غافل نبوده و درسش را در رشتهای دیگر ادامه میدهد. پس از ترخیص از خدمت او توانست در بهمن سال 1356 وارد دانشگاه شود. ترم سوم تحصیلی او مصادف با انقلاب اسلامی بود. "البته آن موقع روابط مذهبی با دیگران را دنبال میكردم و آمادگیاش را داشتم تا در جهت اهداف انقلاب فعالیت كنم. با انقلاب فرهنگی كه صورت گرفت، حدود 4 سال دانشگاه تعطیل شد."
در این فاصله زمانی ابراهیمی كارهای اجرایی خود را آغاز میكند: "بعد از تعطیلی دانشگاه، كار اجرایی را در بنیاد مسكن انقلاب اسلامی آغاز كردم. بعد به مدت 17 ماه در بخشداری ساردوئیه جیرفت انجام وظیفه كردم. دوباره بعد از این مدت از مجموعه وزارت كشور خارج شده و در بنیاد مسكن استان كرمان به عنوان مدیر اداری و مالی از سال 1360 تا 1369 خدمت كردم. از سال 1369 به واحد نوپای دانشگاه آزاد اسلامی واحد كرمان رفتم و در پست معاونت دانشجویی مشغول به كار شدم. همزمان با این، مسئولیتهای دیگری هم داشتم. در این فاصله فوق لیسانس خود را در رشته زبانهای خارجی گرفتم. از سال 1375 به كار علمی روی آوردم. در دانشگاه آزاد اسلامی جیرفت هم اكنون تدریس میكنم و عضو هیئت علمی هستم."
قطعاً برای كسی كه 17 ساعت در شبانه روز كار میكند اگر فراغتی پیش بیاید آنرا غنیمت میشمرد و از آن برای پیشبرد اهدافی كه به علت مشغله زیاد نتوانسته به آن دست یابد بهره میبرد. برای سید محمد ابراهیمی نیز چنین بود و همین بود كه اگر چه در رشته های صنعتی درس نخوانده بود اما به صنعت كه مورد علاقهاش بود روی آورد: اولین واحدی كه درخواست و راه اندازی كردم واحد تولید نایلون و نایلكس به نام صدف در شهرك صنعتی شماره 2 كرمان بود. همزمان در بخش كشاورزی نیز فعال شدم. در سفری كه به بم داشتم با فرماندار این شهر ملاقات كردم و ایشان از كار كشاورزی در آن شهر استقبال كرد. مزرعهای به مساحت 50 هكتار گرفتم و 5000 اصله خرما كشت كردیم. پمپ بنزین صدف را در جاده كرمان- تهران احداث كردم كه كار نو و متفاوتی بود. در این بین دوستان دیگری در صنعت پیدا كردم. پروژه چهارم من، شركت صنایع غذایی ماهان در شهرك صنعتی كه آن را ثبت كردیم. بحث دیگر این بود كه در بخش صیفی جات كار صنعتی انجام نشده، ما این واحد تولیدی را به مساحت 5 هزار متر مربع احداث كردیم. این واحد در كار فرآوری و بسته بندی محصولات كشاورزی است و اگر روند كاریاش به گونهای بود كه به موقع به بهره برداری میرسید در این زمینه طرح دوم در كشور بود. طرح دیگری نیز كه زیربنایش آماده شده و احتمالاً در آیندهای نزدیك به بهره برداری میرسد و تحولی را در خصوص محصولات كشاورزی جیرفت به وجود خواهد آورد كارخانه فرآوری محصولات كشاورزی جیرفت است."
فعالیت در زمینه های مختلف صنعتی ابراهیمی را آب دیده كرد تا پا در عرصه دیگری بگذارد و زمینه فعالیت و تاسیس بسیاری از صنایع را در استان كرمان فراهم آورد: "شركتی به نام توسعه و آبادانی استان كرمان را با سرمایه 10 میلیارد تومان در 25/6/1385 ثبت كردیم. در این فاصله شركتهای زیر مجموعهای از آن به بهره برداری رسیده و بخشی هم اجرایی شده است. شركت نیروگاههای سیكل تركیبی كرمان قراردادش بسته شده و طراحی مالی و سرمایه گذارش مشخص شده تا ما بتوانیم یك نیروگاه 1000 مگاواتی در سیرجان داشته باشیم. شركت ساختمانی كرمان را ثبت كردیم كه از جمله مزیتهای این شركت استفاده از سیستم ایمن سازی سازه در مقابل زلزله است. شركت نمایشگاههای بین المللی كرمان به سرعت در حال ساخت است و پیمانكاریش را گرفتیم. نمایشگاه در 4 فاز 5000 متری و با فضای اصلی 2000 متر مربع گشایش اعتبار شده و به زودی كار ساخت آن آغاز خواهد شد. 4واحد پتروشیمی را در شهرهای بردسیر، بافت، جیرفت و بم راه اندازی میكنیم. شركت ملی پسته ایران را با مشاركت شركت تعاونی روستایی به ثبت رساندهایم و امیدواریم در بخش كشاورزی به خصوص پسته موثر باشد. قرار است شركت ما، تغییر در بخش توسعه تجارت را در كل ایران انجام دهد. كارهای آن انجام شده و متخصصین آن مشخص شدهاند."
به عقیده ابراهیمی، باید از كار در صنعت لذت برد تا به طور واقعی طعم كار صنعتی را چشید: "18 سال مدیر بودم و 18 تا 19 ساعت كار میكردم. اگر وقت فراغتی داشتم نمیتوانستم بیكار بمانم مخصوصاً اینكه وضعیت ذهنی من تجاری نبود، یعنی نگاه تجاری نداشتم، چه بسا خرید و فروش زمین برای من ارزشمندتر از كار صنعتی بود اما بالطبع ایجاد اشتغال برای افراد بسیار لذت بخش تر است. شما اگر دقت كنید كسانی كه در بخش كشاورزی فعالیت میكنند، از كسانی كه در بخش صنعت فعالیت میكنند سالمتر هستند، چون بخش صنعت استرسهای خودش را دارد. مگر اینكه رگه هایی از علاقه مندی در وجود آدمی باشد. الان من كه در این فضا هستم میتوانم احساس كنم كه چه سختیهایی به صنعتگران وارد میشود. كسانی كه در صنعت سرمایه گذاری میكنند حتماً یك مقدار علاقه به آن دارند و ذاتشان با صنعت سازگار است. رشته تحصیلی من فنی نیست و آدم فنی هم نبودم، اما علاقه مند بودم."
این صنعتگر از زمانی میگوید كه تازه وارد كار صنعت شده بود و چیزی از آن نمیدانست. اگر شما مایلید كه از وی تجربه بیاموزید این قسمت از صحبتهایش را بخوانید: "من روز اولی كه به صنعت وارد شده بودم نه محصول اولیه را میشناختم، نه از دستگاهها اطلاع خاصی داشتم و نه از بازار فروش هم چیزی میدانستم. وقتی كه شركت تولیدی نایلون راه اندازی شد، دوستان مواد اولیه را آوردند و دستگاهها را روشن كردند و رفتند. من برای اینكه مواد اولیه را بشناسم و با چگونگی عملكرد دستگاهها آشنایی پیدا كنم خون دل و سختیهای زیادی را متحمل شدم. چارهای نبود چرا كه در بخش صنایع پایین دستی مثل تولید نایلون همكاران كه شما را رقیبی برای خود میدانند كمتر به شما كمك میكند. من به مركز فروش محصولات پتروشیمی در تهران میرفتم و آنجا مینشستم تا اسم و شكل آنها را و سپس نحوه تركیبشان را یاد بگیرم. به مدت سه ماه در كارخانهام خوابیدم و 25 روز اصلاً به خانه نرفتم. این شد كه اگر روز اول دستگاههایمان یك سایز نایلون تولید میكردند، امروز با فكر و محاسبه و تغییراتی كه ایجاد شده در 10 سایز تولید میكنند. این تجربه را به جوانان گفتم تا اینكه فكر نكنند رسیدن به هر كاری آسان به دست میآید، از آن طرف غیر ممكن هم نیست و این روحیه را به همكارانم نیز دادهام. هیچ كاری غیر ممكن نیست، فقط تلاش و كوشش میخواهد."
سید محمد ابراهیمی به عنوان یك مدیر میگوید: "به مدیریت بسته اعتقادی ندارم و فكر میكنم با مدیریت باز كارگران زیر دست شما میتوانند رشد كنند. همه شاگردان من در دانشگاه آزاد مدیر شدند و در بخشهای مختلف كار میكنند و میتوانند در آینده مجموعهای را مدیریت كنند. این برای من لذت بخش است. اگر بسته عمل نكنیم میتوانیم به یك تولید كننده تاپ تبدیل شویم."
اكثر صنعتگران موفق را كه زیر ذره بین نگاه میكنیم، متوجه خواهیم شد كه آنها در اوایل در مضیقه مالی بودهاند. درباره این صنعتگر نیز این مصداق روشن است و میتواند تجربهای برای جوانان با شد. نحوه درآمدزایی ابراهیمی، واقعاً جالب و آموزنده است: "كار اجرایی را با قهر كنار گذاشتم و 5 ماه حقوق من در بنیاد مسكن و شهر سازی قطع شد. سرمایه اولیه من دو میلیون و هشتصد و پنجاه هزار تومان بود كه با آن تكه زمینی را در جیرفت احیاء كردم. بنجشنبه ها با ماشین خودم گازوئیل و روغن میبردم. جالب اینجا بود كه سهمیه آب من 1 تا 5 صبح بود و در این فاصله میبایست درختان را آبیاری كنم. آبیاری درختان نیز بسیار سخت و طاقت فرسا بود. من درختان را به مبلغ یك میلیون تومان فروختم و در بخش حمل و نقل این مبلغ را به دو میلیون و هشتصد هزار تومان رساندم. بعد با این پول زمین كارخانه نایلون سازی را خریدم. 22 سال در خانهای 93 متری زندگی كردم علی رغم اینكه از هر كدام از بانكها كه میخواستم پول بگیرم میتوانستم ولی هرگز چنین كاری نكردم."
ابراهیمی توصیه های مهمی برای كسانیكه علاقه مندند تا وارد عرصه صنعت شوند دارد: "توصیه من به كسانی كه وارد صنعت میشوند این است كه وامهایی كه از بانكها جهت توسعه صنعت خود میگیرند را جز در راه صنعت خرج نكنند و حق ندارند كه از این پول اتومبیل و خانه برای خود بخرند، مگر از سود حاصل از آن سرمایه."
اگر خصوصیات سید محمد ابراهیمی را داشته باشیم، بی شك خصوصیات یك صنعتگر را دارید: "یك صنعتگر از دانش بهره میبرد، خود را برای شرایط سخت آماده میكند اگر ببیند امروز صنعتش نیاز دارد كه او خانهاش را بفروشد این كار را انجام دهد و اگر كارگر پیدا نكرد خودش برود پای دستگاه كار كند اگر كسی میخواهد وارد صنعت شود باید شرایط را بسنجد. این كه آیا حاضر است یك شب بیدار باشد و ده شب به منزل نرود. سرمایه بخش اصلی كار نیست شما باید مدیریت خوبی هم داشته باشید چه بسا كسی كه سرمایه های كم را كنار هم قرار داده و از آن یك پروسه پیشرفته میسازد. اگر مدیریت وجود نداشته باشد شما هر چقدر پول تزریق كنید ناموفق خواهید بود. اگر پیشینه خودم را بررسی كنید من سرمایه دار نبودم و پدرم نیز سرمایهای در اختیار من قرار نداد، ولی شب را تا ساعت یك نیمه شب در تپهای شنی در شهرك صنعتی میخوابیدم تا یك كامیونی كه میبایست برای من آجر بیاورد بداند كجا باید خالی كند. من شب را تا صبح نمیخوابیدم تا تانكر آب به شهرك بیاید چون آن موقع شهرك صنعتی شماره 2 کرمان آب نداشت. پروژه من تنها پروژهای بود كه در همان سال جواز تاسیس و پروانه بهره برداری گرفت بطوریكه وقتی پروانه بهره برداری را گرفتم و توانستم كارخانه را راه اندازی كنم تعدادی از مدیران مرا تحسین كردند و گفتند ما فكر نمیكردیم این كار را بتوانی انجام دهی."
اما چگونه او وارد صنعت شده است؟ "اولاً بازار فروش را شناسایی كرده بودم یعنی میدانستم چه حجمی از نایلون وارد بازار جیرفت میشود. من تمام فروشندگان بازار را شناسایی كرده بودم با یكی دو نفر از فروشندگان كه كالاهایشان را از بازارهای دیگر تهیه میكردند وارد مذاكره شدم و به آنان گفتم من میتوانم به صورت دستمزدی مواد شما را تولید كنم. ظرف یك سال تقریباً بخشی از بازار را گرفته بودم، البته كیفیت را نیز چاشنی آن كرده بودم آن هم به این دلیل كه اگر پشتوانه من كیفیت كالایم نبود نمیتوانستم كار كنم به عنوان مثال یكی از كارخانجات 8 سال است كه از ما نایلون میخرد. حتی اگر ساعت یك بامداد به من تلفن بزنند كه فردا این جنس را نیاز داریم من حتماً اول وقت فردا كار او را راه میاندازم باید خوش قول باشید تا دیگران به شما اعتماد داشته باشند و به یقین یكی از روشهای مدیریت نیز همین جلب اعتماد دیگران است. شما هر وقت وارد كار صنعتی شوید باید یك كار نو انجام دهید."
در آخر آینده صنعت در استان كرمان را امیدوار كننده میبیند و به زعم او باید به صنعت در استان كرمان امیدوار بود: "ما در كرمان بهشت معادن را داریم مس، فولاد، زغال سنگ، كرومیت، تیتانیم، روی، سنگهای ساختمانی و زیر مجموعه های مس. با این همه ظرفیت نباید نرخ بیكاری استان كرمان بالا باشد البته كار شده اما ناكافی است. استان كرمان جای كار فراوان دارد. باید دست روی ظرفیتهای خالی گذاشت. این دور از دسترس نبوده و امكان پذیر است، به شرطی كه نیت شخصی را برداریم و به منافع شخصی فكر نكنیم بلكه فكرمان را معطوف به منافع ملی كنیم چرا كه كشور ما جوانان مستعد و پاكی دارد."
در پایان از سید محمد ابراهیمی خواستیم بگوید در مجموع چه مواردی را در پیشرفت صنعت موثر میداند و اینگونه پاسخ داد: "به خاطر بسپار برای اینكه مفید حال دیگران باشی، باید نتیجه فكر تو در عمل تو مشخص شود. هر لحظه را همچون گنجی گرانبها گرامی بدار، افق دید خود را وسعت ببخش، افكار خود را گسترده كن، كارهای خود را سازمان دهی كنید، قبل از سازمان دهی، مشخص كنید به چه هدفهایی میخواهید برسید برای اینكار باید به تواناییها و ظرفیتهای خود توجه كنید، وضعیت خود را بررسی كنید، برای گام برداشتن در مسیر موفقیت، هیچ وقت دیر نیست، برای موفقیت پای صحبت آدمهای موفق بنشینید. وقتی ما شهامت مواجه شدن با مشكلات را پیدا میكنیم، آنها ناپدید میشوند. تواناییهای خود را با علاقهتان هماهنگ كنید. از ویژگیهای خود استفاده كنید، خود را عادت دهید كه كار خود را به فردا موكول نكنید. از همین لحظهای كه تصمیم گرفتهاید شروع كنید، ارزش هر كس به میزان تلاش و موفقیت اوست.
مانند اقیانوس باش كه تمام جویبارها و رودخانهها را در خود میپذیرد. رمز موفقیت شروع كردن است. موفقیتها با تصمیمها شروع میشوند. در ابتدای كار مشكلات بسیار زیاد است هرچه مشكل و سختی در كار بیشتر بود انگیزه من برای تلاش بیشتر میشد باید اراده داشته باشیم، باید مبارزه كنیم تا به نتیجه دلخواه برسیم. انسان باید خودش را باور داشته باشد هرگاه ایمان داشته باشیم كه میتوانیم كاری را انجام دهیم، روش انجام دادن آن پیدا میشود.
باور كردم میشود، گامهای خود را محكم و استوار برداشتم و در دشت سرسبز و زیبای خوشبختی از خس و خاشاك بیم نداشتم. باور كن، می شود، تفكر و اندشه خوب، زیباست، ولی زیباتر از آن عمل كردن به آن است، اعتماد به نفس داشته باشید. انعطاف پذیر باشید. نسبت به زندگی خود و دیگران احساس مسئولیت كنید، برای دیگران ارزش قائل باشید، نیت و عملتان یكی باشد.
من توانستم شما هم اگر بخواهید میتوانید."
شما اینجا هستید
تبهای اولیه
Block content
دیدگاهها