شما اینجا هستید

تب‌های اولیه

Block title
Block content

ناصر حيدری نسب

می‌گوید: "اگر به سن 15 سالگی با همین دانش برگردم می‌توانم ادعا كنم یكی از بزرگترین صنعتگران دنیا می‌شوم و بزرگترین صنعت دنیا را بوجود می‌‌آورم."
ناصر حیدری نسب در فروردین ماه سال 1333 در كرمان به دنیا آمد. دوران دبستان و راهنمایی را در شهر كرمان سپری كرد و وارد هنرستان برق شد. به عنوان تكنیسین فنی در كارخانه سیمان و معادن كرمان به كارآموزی مشغول شد. بعد از آن برای دوره مهندسی در كشور روسیه بورسیه گرفت و همزمان با آن در دانشكده فنی آرشام كرمان قبول شد. در اوایل سال 1358 مهندسی خود را در رشته برق اخذ كرد.
از دست دادن پدر جدا از اینكه مصیبتی سنگین برای حیدری نسب بود، او را وادار به پذیرفتن مسئولیت خانواده‌اش كرد: "در یك خانواده كارگری به دنیا آمدم. پدرم را در سن 15 سالگی از دست دادم و مجبور شدم زندگی خود و خانواده‌ام را تامین كنم. از كارگری در رشته برق كارم را شروع كردم. همزمان هم كار می‌كردم و هم درسم را می‌خواندم. شاید این اتفاق درس های زیادی برایم داشت، اتفاق خاص زندگی من همین دوران بود، خیلی مدیون این دوران هستم. دورانی كه هم مخارج خانواده و هم مخارج تحصیلی‌ام را تامین می‌كردم."
با این وجود و با سختی های زیادی كه وجود داشت نام ناصر حیدری نسب در صدر كلاس و به عنوان شاگرد اول دانشگاه روی تابلوی اعلانات دانشگاه نصب می‌شود، اما او دانشگاه را ترك می‌كند:"وقتی كه شاگرد اول شدم قرار شد برای دوره دكترا به خارج از كشور بروم و برای تدریس در دانشگاه برگردم. انقلاب فرهنگی در آن زمان باعث شد فضای دانشگاه را ترك كنم. البته دو دوره در انستیتو تكنولوژی كرمان برای دوره فوق دیپلم و كاردانی الكترونیك تدریس كردم، آزمایشگاههای برق هنرستان كرمان را طراحی كردم كه خیلی مورد توجه مقامات آموزش فنی و حرفه‌ای كشور قرار گرفت."
رها كردن دانشگاه به منزله این نبود كه حیدری نسب كار در این رشته را نیز به فراموشی سپرده است، او در راه‌اندازی مجتمع مس سرچشمه تا سال 1361 خدمات شایان و قابل توجهی انجام داد. پس از آن حیدری نسب متوجه می‌شود كه در صنعت برق و الكترونیك كشور كاری انجام نشده، این بود كه او شركت كوچك كرمان تابلو را تاسیس می‌كند: "در سال 1361 شركتی كوچك به نام كرمان تابلو را در فضای 12 متر مربعی با آرزوها و اهداف بزرگ تاسیس كردیم. این كار را انجام دادیم تا در صنعت برق و الكترونیك كشور كاری بشود. تا چیزهای غیر ممكن را ممكن كنیم و خلاصه اینكه به عنوان مدیرعامل مشغول به كار شدم. به این نكته پی برده بودم كه در كشور در زمینه صنعتی در سیستم های كنترل كاری نشده است و ما این نیازمندی را پیدا كردیم. همه بر این باور بودند كه ما موفق نمی‌شویم چون هدف ها، هدف های بسیار بزرگی بود. كرمان در آن زمان شهر صنعتی نبود و ما ناچار شدیم شركت را به تهران ببریم در سال 1363 و 1364 در دفتر كوچكی در تهران مشغول به كار شدیم."
حیدری نسب افكار بلندی را در ذهن خود می‌پروراند كه اگر چه برای اطرافیانش دور از ذهن می‌نمود ولی برای خود او چندان هم سخت نبود. آمده بود تا كارهایی كه تا آن زمان هیچ كس قادر به انجامش نبود را انجام دهد: "در زمینه كنترل به عنوان معدود شركت های ایرانی در صنعت كارمان را آغاز كردیم. از سال 1367 شروع به نوشتن دو پكیج نرم افزاری كردیم كه این پكیج ها هم اكنون نیز در حال نوشتن است. كرمان تابلو توانست دو نرم افزار بزرگ كشور را develop كند یكی از این دو نرم افزار، نرم افزار اسكادا یا كنترل از راه دور كه در پروژه های بزرگی مثل كنترل از راه دور برق تهران كه60% انرژی برق تهران را كنترل می‌كند، دیسپاچینگ برق اهواز كه در سال 1370 انجام شد، دیسپاچینگ برق شمال و غرب كشور، همچنین در دو سال و نیم گذشته بزرگترین دیسپاچینگ گاز منطقه یعنی دومین پروژه گاز دنیا كه بسیار عظیم و از لحاظ تكنیكی بسیار بالا است و 150 نقطه گاز كشور توسط این سیستم از ماهواره كنترل می‌شود توسط كرمان تابلو راه اندازی شد. باید بگویم این كار برای اولین بار در كشور انجام شد. پروژه دیگری كه در دست است پروژه كنترل چاههای نفت ایران در فلات قاره است كه از طریق ماهواره می‌باشد كه این پروژه در سطح جهانی و با تكنولوژی بالا است. سه بار تولید كننده و یك بار نیز كرمان تابلو صادر كننده نمونه برق در كشور شد. این كارخانه در ردیف بزرگترین شركت های برقی منطقه است و امیدوارم ظرف 5 سال آینده اولین شركت برقی و الكترونیكی منطقه بشود. هدف من هم همین است. یك پكیج دیگر را نیز نوشتیم كه با آن كارهای بزرگی در كشور شده است. یكی از آنها نیروگاههای آبی است از جمله نیروگاه كرخه كه اولین نیروگاه ایرانی است كه با Software و Hardware كاملاً ایرانی راه اندازی شد و این كار را كرمان تابلو انجام داد. در بازدید مقام معظم رهبری از نیروگاه كرخه، این كار بسیار مورد توجه ایشان قرار گرفت. در حال حاضر بیش از 7 هزار مگاوات انرژی كشور را كرمان تابلو كنترل می‌كند به عبارتی دیگر 15% انرژی كشور در دست كرمان تابلوست. نیروگاههای كرخه، مارون، مغان، شهید عباسپور و مسجد سلیمان را كنترل می‌كنیم. كار تكنیكی دیگری نیز كه در حال انجام دادنش هستیم طراحی Software و Hardware ایستگاههای گاز است كه اگر این كار ظرف 8 ماه آینده به بهره برداری برسد شركت كرمان تابلو جزء 5 شركت بزرگ دنیاست كه به این فن آوری دست یافته است."
حیدری نسب اكنون می‌تواند ادعا كند كه روی حرفش بوده و چیزی كم نگذاشته است. او ثابت كرده كه خواستن توانستن است. به عقیده این صنعتگر، عاشق بودن در كار تنها رمز موفقیت است: "ببینید، كرمان تابلو از شهری غیر صنعتی و با فضایی 12 متر مربعی كارش را آغاز كرد. الان دو كارخانه بزرگ دارد كه كارخانه تابلوسازی آن جزء سه كارخانه بزرگ كشور است. اكنون كارخانه ما، كنتورهای الكترونیكی را تولید می‌كند كه در شهرهای صنعتی و بزرگ استفاده می‌شود. 400 همكار دارد كه 150 نفر آنان تحصیلات مهندسی و دكترای برق و الكترونیك و صنایع را دارا می‌باشند. پس می‌شود به قله‌های تكنیك و فن آوری و نام و نشان رسید. مهم این است كه انسان، عاشق كارش باشد. من دنبال پول نبودم، دنبال برطرف كردن نیازهای جامعه‌ام بودم. انقلاب به ما گفت: باید روی پای خود بایستیم، ما جوانی و سلامتی را داریم و موفق می‌شویم. من فكر می‌كنم كارخانه ما می‌تواند یك الگو باشد چرا كه توانسته است از یك شهر گمنام و غیر صنعتی به جایی برسد كه در 5 سال آینده بزرگترین كارخانه تولیدكننده سیستم های برقی و الكترونیكی در خاورمیانه باشد. رمز موفقیت می‌تواند در آن ماموریتی باشد كه برایش كار انجام می‌دهید. اگر كار را با عشق و اعتقاد انجام دهید حتم بدانید هر غیر ممكنی ممكن خواهد شد. یكی از شعارهای ما در كرمان تابلو همین است یعنی هر ساله به عملكردمان نگاه می‌كنیم برای اینكه ببینیم در یك سال چند غیرممكن را ممكن كرده‌ایم. در واقع خودمان را اینگونه ارزیابی می‌كنیم. به نظر من عشق به كار، از زندگی خود گذشتن و پشتكار می‌تواند رمز موفقیت باشد. اكنون كرمان تابلو صادرات نیز دارد آن هم به كشور های كانادا، آمریكا و استرالیا. نكته جالب‌تر اینكه این كارخانه به نقطه‌ای رسیده است كه هر ساله یكی دو نفر از تربیت شدگان و كاركنان كرمان تابلو جذب كشورهای خارجی می‌شوند."
این وقایع به گفته او برای جامعه فنی و مهندسی غیر قابل باوراست ولی حیدری نسب كار خود را انجام داده است. او درباره مشكلات و موانع موضع جالبی دارد: "مشكل از دیدگاه یك كارآفرین فرصت است نه مشكل. فرصت یعنی اینكه زمان انجام كار را داری اما منبع مالی نداری. در فرصت مشكل وجود دارد. فرصت طلایی یعنی مشكلات طلایی و سخت. باید به استقبال مشكلات رفت، مشكل هر چه بزرگ تر باشد انرژی انسان برای حل آن بیشتر است. كسانی كه از مشكلات و سختی ها فرار می‌كنند در واقع از فرصت ها فرار می‌كنند، از حل مشكل، انسان به فرصت می‌رسد. به عقیده من، موفقیت ها در درون سختی هاست و باید برای رسیدن به آنها از سختی ها گذشت. مادرم همیشه من را تشویق می‌كرد و می‌گفت: هر كسی وظیفه‌ای دارد و وظیفه یك كارآفرین هم این است كه از مشكلات و موانع كاری‌اش نهراسد و مایوس نشود بلكه آنها را حل كند."
شما فكر می‌كنید اگر مدیر كارخانه كرمان تابلو بااین تجربیاتی كه اكنون كسب كرده به سن 15 سالگی بر می‌گشت آینده‌اش چه می‌شد: "بی شك اگر با این روحیه به زمان گذشته بازگردم بزرگترین صنعت دنیا را ایجاد و بزرگترین صنعتگر جهان خواهم شد. ما باید تجربیات خود را به جوانان انتقال دهیم. شاید همین گفته‌ها كه نوشته شود تاثیرگذار باشد. مشوق انسان باید معنویات باشد نه پول و مقام، من عاشق مملكتم هستم."
اكنون بیش از 2000 نفر به طور مستقیم و غیر مستقیم در كرمان تابلو مشغول به كارند. این كارخانه سعی دارد در آینده بازار بین المللی را از آن خود كند. به گفته حیدری نسب، علاقه به زادگاه باعث شده كه نام كرمان تابلو برگزیده شود. این كارخانه هم اكنون در صنعت برق و الكترونیك كشور جا افتاده و قابل احترام است. حیدری نسب می‌گوید: "ما همه از حرفه‌ای شدن صحبت می‌كنیم. حرفه‌ای شدن تابع قوانین و شروط خاصی است، اولین آن این است كه شخص دارای یك ماموریت باشد آن هم ماموریتی در جهت منافع ملی كشور، یعنی اگر كاری خلاف منفعت ملی است نباید انجام دهیم، دومین آن مسئولیت پذیری است یعنی مسئولیتی كه قبول می‌كنیم تا آخر انجام دهیم. سومین شرط، تخصص است و آخرین آن آزادیخواهی است یعنی اگر مسئولیتی را پذیرفتیم و متخصص نیز هستیم لزومی ندارد به ما بگویند شما چگونه كار كنید. اینها خصوصیات یك صنعتگر خوب است، یعنی یك صنعتگر اگر می‌خواهد پیشرفت كند باید حرفه‌ای باشد و حرفه‌ای بودن نیز مستلزم شروط مذكور است. یك مدت بعد از انقلاب صحبت از متخصصین متعهد می‌شد امروز معنی حرفه‌ای هایی كه در علم مدیریت گفته می‌شود معنی متعهدین متخصص را می‌دهد. اگر دیدی كاری كه انجام می‌دهی برای منافع كشورت نیست باید كارت را رها كنی، حالا كه حرفه‌ای شده‌ای قطعاً باید عاشق باشی و با این عشق ماموریت داشته باشی."
نظر این صنعتگر در مورد وضعیت صنعت در استان كرمان اینگونه است: "در استان كرمان در زمان آقای مرعشی كارهای خوبی شد، من آقای مرعشی را یك كارآفرین می‌بینم خارج از موضع گیری های سیاسی. كاری هم به جناح خاصی ندارم. صنعت در زمان مرعشی تحول پیدا كرد و كرمان از استانی كه رده‌های پایین صنعتی را داشت به یكباره به رشد قابل توجهی دست یافت."
و اما حرفهای پایانی آقای حیدری نسب :" انسان برای رسیدن به اهداف بزرگ باید هزینه هایش را نیز بپردازد، در مدیریت اصلاً راحتی وجود ندارد، اكثر مدیران ما یا خون دل می‌خورند یا عرق می‌ریزند یا اشك. بهترین مدیر آن است كه اشك می‌ریزد. پس در مدیریت، مدیران ماموریتی دارند كه برای رشد كشورشان باید هزینه این كار را بپردازند، اكثر مدیران ما را كه نگاه می‌كنی بیماری هایی مانند سرطان، گرفتگی قلب و عروق و فشار خون دارند. این برای این است كه به مدیران فشار می‌آید. پس باید آگاهانه این كار را انتخاب كرد كه در مدیریت راه راحت طلبی و آسودگی وجود ندارد. خداوند در شما یك ژن یا ماموریتی گذاشته كه عده‌ای توسط شما به خاطر آن ماموریت اداره شوند. این كار، كار ساده‌ای نیست و كسانی كه فكر می‌كنند در این راه آسودگی و راحتی وجود دارد چنین نیست. امیدوارم مخاطبین شما كه سرنوشت آدمهای معمولی مثل من را می‌خوانند تجاربی بیاموزند كه برای كشور مفید باشد."

ناصر حيدری نسب
ناصر حيدری نسب

دیدگاه‌ها